۵۴ مطلب در تیر ۱۳۹۵ ثبت شده است

97

Holllllllllllllllllllllllllllly Shit !!

برای درس ریــاضی 2 نشستم شونصد خط اعتراض نوشتم !! زیرش جواب داده از نمرتــون کم یا حتی صفر داده میشه 

عای ام گویــنگ تو کیـــل مای سلــف 

اگه بنـــدازه نابــود میشم همینجوریشم معدلم ریـدس .. خدایـــــا !! هلــــپ 

  • Judy Hopps
  • چهارشنبه ۹ تیر ۹۵

96

چه چرخه ی احمقانه ایه

شخص شماره 1 شخص شماره 2 رو دوست داره ، اما شخص شماره 2 شخص شماره 3 رو دوست داره ، شخص شماره 3 هم 70 درصد هرزست و شخص شماره 4 , 5 , 6 , ... رو دوست داره ! 

پی اسه بی ربط : فک میکنم به مرحله ای رسیدم که دیگه کینه ای از کسی به دل ندارم ^^ با نوشتن پست 93 به این نتیجه رسیدم ، اینکه ارزش نداره این یه ذره عمری رو هم که داریم با کینه بگذرونیم ، بیاین شاد باشیم فقط شکلک های تابلو به دست و نیشخند

  • Judy Hopps
  • يكشنبه ۶ تیر ۹۵

95

الان که داشتم آرشیو وبلاگمو میخوندم متوجه شدم که 12 آذر سال 94 روز اندینگ فرندشیپ منو یکی از بهترین دوستام بوده -__- شـِـت !! حتمن باید تو ماه تولدم این اتفاق میفتاد؟! ولی ... درست 9 روز بعدش یعنی 21 آذر سال 94 روز شروع دوستیه من و یکی از بهترین دوستای دیگم بوده ^^ چـقد باحال

پی اس : خیلی دوست دارم این دوتا اهنگو shaam shaandaar و gulaabo

  • Judy Hopps
  • شنبه ۵ تیر ۹۵

94

اگه یه روزی دوست پسرم بهم بگه که « مهری ! بیا دیگه از دنیای مجازی ـه اینترنت دوری کنیم و فقط ازطریق اس ام اس و کال باهم در ارتباط باشیم » با آغوووش باز ازین حرفش استقبال میکنم yeah milk bottle

والا !! اینکه 24 ساعته توی نت باهمدیگه صوبت کنی خیلی بنظرم خسته کنندس و اختلافات زیادی پیش میاد grinning milk bottle

پی اسه بی ربط : عاشـــــــــــق این سبک فیلمایی مثل shaandaar ــم ^^

  • Judy Hopps
  • جمعه ۴ تیر ۹۵

93

مهم ترین چیزی که وقتی 19 سالم شد درک کردم اینه که زمان و عمر سریع تر از اونچه که فکر میکردیم میگذره و تنها چیزی که میمونه حسرته ، حسرت کارایی که میتونستیم انجام بدیم و ندادیم ، حسرت روزایی که الکی عصبی و غمگین بودیم و برا خودمون زهرمارش کردیم ، لحظه های شادی که میتونستیم بسازیم و نساختیم ، به آدمای بی سر و پایی که هیچی نمیفهمن اهمیت دادیم و خودمون ضربه خوردیم ، به حرف مردم اهمیت دادیم و خودمونو از خیلی چیزایی که بهشون علاقه داریم محدود کردیم

تا چشم وا کنیم 60 سالمون شده ، اون موقست که دیگه هیچ شـتی نمیتونیم بخوریم و تنها کاری که میتونیم بکنیم اینه که خودمون و برا رفتن به دنیای دیگه اماده کنیم

کاش هممون تا دیر نشده سریع تر جرئت انجام کارایی که خودمون دوست داریم و پیدا کنیم =))

  • Judy Hopps
  • جمعه ۴ تیر ۹۵

92

در حال تماشای سریال «love rain / باران عشق» میباشم

چقد به رابطه ای که دختر و پسره باهم دارن حسودیم شد ! :|  مخصوصا پسره که خیلی جنتلمن و هات رفتار میکنه big eye leaf

# پسره : jang geun suk , دختره : yoona

  • Judy Hopps
  • جمعه ۴ تیر ۹۵

91

و سیم کارتی که اخرین بار سال سوم راهنمایی ازش استفاده کردم =)) اولین سیم کارتی که داشتم و حتی بنام خودمم نبود (هدیه ی منصور داداشم) یادش بخیر واقعا ! اگه سیم کارتم میدونست که چقد عاشقشم و باهاش خاطره داشتم قطعا تبدیل به یه مرد جنتلمن میشد و بام ازدواج میکرد =)) جیگر زردالو ^^

پ.س : اگه به یاد قدیما گوشی nokia 9700 بخرم حتمن همین سیم و بش میزنم ^^ کیفش به همینه که هیچ کس یادش نیست اون شمارمو

  • Judy Hopps
  • پنجشنبه ۳ تیر ۹۵

90

و بلخره امتحانا تموم شدن .. این 10 روز مثل صد سال بود , مگه میگذشت :/ قشنگ گذر تک تک ثانیه هارو حس میکردیم .. نشد با مهشاد و فرحناز و بقیه بچه ها خدافظی کنم , درواقه اصلا با کسی خدافظی نکردم , سوار سرویسم که شدم دیدم بچه هامون دارن روبوسی میکنن فقط منم که سریع چپیدم اومدم نشستم اینجا , پیاده شدم و باهاشون دست دادم و باز بدو بدو رفتم..ساعتای چهار هم که رسیدیم خونه و من نشستم فیلم دیدم , سرم درد گرفت دیگه نتونستم ادامه بدم .. منتظرم فردا بشه , ببینم میتونم یه گحی بخورم یا نه ! 

+روز به روز تنفرم نسبت به یه سری آدما داره بیشتر و بیشتر میشه , بعدش که فکر میکنم , میبینم حتی ارزش تنفرم ندارن :) آدمای احمق ارزش هیچیو ندارن ! 

+از امروز لحظه های شوق دیدنت برام شروع شدن ^_^ کاش بشه !

  • Judy Hopps
  • چهارشنبه ۲ تیر ۹۵

89

هرچی نوشیدنیه گرم و داغه دارم میریزم تو حلقم -__- ولی همچنان صدام گرفته و به حالت قبلیش برنمیگرده :/ هرکی بم زنگ میزنه سلام که میدم اول یدور تعجب میکنه بعد جواب میده D:  

#شما فک کنین نوشیدنیه گرم و داغ و بعد اذان میخوردم 

  • Judy Hopps
  • سه شنبه ۱ تیر ۹۵
آخرین مطالب