۲۸ مطلب در تیر ۱۳۹۶ ثبت شده است

419

" روز آزمون ورودی دبیرستانم بود آزمونی که ماه ها واسش تلاش کرده بودم نسبتا دیر رسیدم دم در با پدرم خداحافظی کردم و بدو بدو رفتم سمت سالن لحظه ورود متوجه شدم کارت ورود به جلسه همراهم نیست !میشه تصور کرد چقدر ترسیدم وقتی مشکل رو بهشون گفتم در رو بستن و بهم گفتن نمیشه کاری کرد و برم بیرون پشت در نشستم و زدم زیر گریه در کسری از ثانیه دورم پر از مامان باباها و مادر بزرگ ها و پدر بزرگ های رنگی شد که بچه های خودشون داخل سالن بودن به محض این که این قضیه رو شنیدن کلی از آقایون که نه من میشناختمشون نه اونا من رو راه افتادم که اطراف رو بگردن خانم ها بهم دلداری میدادن زنگ زدن به خانوادم یکی برام اب اورد یکی از تو کیفش شکلات داد بهم یک پدر بزرگ زنگ زد به نوه اش که از مسئولین بود ببینه میتونی کاری برای من بکنه؟یک اقای دیگه از من پرسید اگه دخترم من رو میشناسه بگه بیاد که به مسئولین ثابت بشه من همون فردی هستم که ادعا میکنم یک خانوم با وجود این که دعوا شد با من تا صندلیم اومد و آرومم کرد یکی دیگه میگفت دبیره و ضمانتم رو میکرد..سرتون رو درد نیارم اون آزمون بخیر گذشت و من قبول شدم اما مهربونی
آدم هایی که هم دیگه رو نمیشناختیم دیگه هم ندیدمشون حتی نشد ازشون تشکر بکنم که چطور در اون لحظات سخت به دادم رسیدن تا ابد توی ذهنم میمونه "


کپی شده از کامنت دونی ـه سایت رنگی رنگی - کامنت یکی از خواننده هاش برای پروژه ی تهیه ی کتاب مهربونی :))

  • Judy Hopps
  • جمعه ۲۳ تیر ۹۶

418

میدونم اگه کتاب یا سایت رنگی رنگی یا حتی وبلاگ بعضی از دوستان و بخونم انگیزه پیدا میکنم و شاد میشم ، اما نمیکنم این کارو 

بار مسئولیتایی که قراره رو دوشم باشه یکم نسبت به قبل بیشتر شدن .. استرس گرفتم که میتونم از پسشون بر بیام یا نه ؟! داره بیست و یک سالم میشه ! بزرگ شدم باید بتونم :)) 

اینستا رو برای مدتی از تو گوشیم پاک کردم ! تا یکم سرو سامون بدم به خودم . شاید بعدا طرز و زمانای استفاده از اینستارم یاد گرفتم اما الان که یاد ندارم بنظرم نباشه بهتره ^^ 

  • Judy Hopps
  • جمعه ۲۳ تیر ۹۶

417

اهنگ "دوباره ایران" خیـــــــــــــــلی رو من تاثیر گذاشته :|| انگار مثلا چه خاطره ای داشتم باهاش :| داشتم درسسسست ، بهم خیلی خوش گذشته بود ! اما دیگه نه در این حد که هر وقت پلی میشه اینجوری میرم تو فکر :|| والا به خدا

+ موهام جوری گره خورده که هرکی ندونه فک میکنه خیلی فرفری و بلــــــندن :|

  • Judy Hopps
  • پنجشنبه ۲۲ تیر ۹۶

416

گویا یه چند روز باید افسرده شم تا دوباره به حالت اول برگردم
هی میخوام به رو خودم نیارم نمیشه :/
عای هو تو سیو مای سلف
  • Judy Hopps
  • پنجشنبه ۲۲ تیر ۹۶

415

همیشه از سریالا و قصه های ترکی و عاشقونه بدم میومد ، هیچ وقت نباید نگا میکردمشون
  • Judy Hopps
  • چهارشنبه ۲۱ تیر ۹۶

414

برام واقعا سواله قبلا چجوری ادامه میدادم ؟!

الان هرکاری میکنم نمیتونم و خیلی سخــته

  • Judy Hopps
  • چهارشنبه ۲۱ تیر ۹۶

413

3 - 4  ماه اخیر و چقد خوش خیال بودم :)

now time to get up

  • Judy Hopps
  • چهارشنبه ۲۱ تیر ۹۶

412

اونقد عاشق موزیکم که سریع با شنیدنش عکس العمل نشون میدم 

همین الان فیلم the fate and the furious رو تموم کردم :) کلی موزیکای خوب داشت

حتمن ببینین

  • Judy Hopps
  • چهارشنبه ۲۱ تیر ۹۶

411

عاغو سلاااااام

ما بازگشتیم

مسافرت بودیم بله

عنمان در آمد

آب هم قطه برای اینکه خود را سرگرم کنیم آمدیم اینجا زری بزنیم و برویم

بزودی به این وبلاگ کلی رسیدگی میشود

تشکر

خدافظ

  • Judy Hopps
  • سه شنبه ۲۰ تیر ۹۶

410

خیلی بده آدم شادی و ناراحتیش دست یکی دیگه باشه .. میفهمین چی میگم ؟ :| 
+ عاغو کامنت خصوصی میذاری بعد میگی چرا جواب نمیدم ؟ :| 
+ اینکه دختر داییم و شوهرشو تو بلاک لیست گذاشتم خیلیه دیگه 😂 دست از سرم بردارین خب دیگه چجوری بهتون بفهمونم ؟! 
+ گویا امسال تابستون بهتری قراره داشته باشم ^^ فقط منتظرم برگردم خونه =)) 
  • Judy Hopps
  • دوشنبه ۱۲ تیر ۹۶

409

:))
شاید دیگه ننویـسم !

  • Judy Hopps
  • دوشنبه ۵ تیر ۹۶

408

خدایا 

میشه یه زن برا محمود پیدا کنی و ازدواج کنن ؟ 

تا من یکم تو خونه آرامش روانی داشته باشم ؟! 

کاش هیچ پدر مادری فرزندشو مجبور نکنه با شخصی که خودشون انتخاب کردن ازدواج کنه 

  • Judy Hopps
  • يكشنبه ۴ تیر ۹۶

407

من بیشتر از اینکه صبور باشم، حسودم...

به چی یا کی، خیلی مهم نیست!

من به هر اتفاقی که یه سمتش تو باشی و طرف دیگش خودم نباشم حسودم!

من ساعتای زیادی به عکسای تو خیره می شم و به آدمایی نگاه می کنم که چقدر شبیه من نیستن...

به لبایی که تو رو صدا می زنن، به گوشایی که از تو می شنون، به چشمایی که تو رو می بینن...

و به این فکر می کنم که چقدر آرزو داشتم، تا همه اونا من بودم!

آدما، مرگ مشخصی دارن که حتما ازش بی خبرن...

اما من مطمئنم، از حسادت دق می کنم...


#پویا_جمشیدی

  • Judy Hopps
  • جمعه ۲ تیر ۹۶
آخرین مطالب