خیــلی هیـجانـی و شــادم ولی بشدت احساس تـنهایی میکنم چنـدوقـتیه -_-
مـث چـی به دوستای قدیمی و جدیدم چسبیــدم که یـه موقع اعتراف نکنم به این موضوع !
بات هیـر وی عار ...
هرچقد دوستامم اذیـتم کنن باز نمیتونم بیخیالشون شم ، دوباره برمیگردم
حس میکنم هرچی بزرگ تر میشم غرورمم کمتر میشه >_< که این اصلا خوب نیس
عای هو تو فیکس ذیس >________<
+دلم یه دوستی میخواد که اصلا بهم دروغ نگیم ، نترسیم ازینکه نظرش راجبمون عوض شه ، اگه مونث بود مثل خواهر و اگه مذکر بود مثل برادر باشه ، با اومدن آدمای جدید به زندگیشون فراموشمون نکنه ، حتی بعد ازدواج هر کدوممون هم دوستیمون ادامه داشته باشه ، اعتماد کنیم بهمدیگه ، اگه دعوا کردیم پشت همو خالی نکنیم ، همیشه از همدیگه تعریف کنیم
her ask bir gun biter is playing
+ راستی آذر ماهه منـه ^^ خوشحالم که برف باریـد ! 20 روز دیگه 20 سالم میشه :) وای