نمیتونم بگم امشب خوش گذشت چون اتفاق خاصی نیفتاد و کار خاصی نکردم که خوش بگذره ولی از تهه دلم خیلی احساس رضایت میکردم و این کافی بود ^^ دوستامو هم دیدم کلی خندیدیم و بعدشم تو این شهر عزیزه دل که ساعت 10 شب خیلی خلوت بود دور دور کردیم... همین خلوت بودناشو هم دوست دارم ^^  دیگه اینکه امشب هم رفت تو لیست بهترین شبای عمرم =)) 

اقا معذرت که نتونستم بیام, میدونم فلش و بهونه کردی وگرنه اونقد چیز مهمی نبود که بخوای با نیومدنه من قهر کنی =))