هیچوقت تو یه عروسی که قراره خیلی طولانی باشه و خیلی برقصین کفش پاشنه بلند نپوشین , هیچوقت
مگه اینکه استاندارد و مارک باشه!
وگرنه میمیرین!
من دیشب مردم :) الان روحم داره براتون پست میزاره
هیچوقت تو یه عروسی که قراره خیلی طولانی باشه و خیلی برقصین کفش پاشنه بلند نپوشین , هیچوقت
مگه اینکه استاندارد و مارک باشه!
وگرنه میمیرین!
من دیشب مردم :) الان روحم داره براتون پست میزاره
کل تابستون و هیچکار نکردم از این چند روز باقی مونده دارم نهایت استفاده رو میکنم فقط برا خواب میام خونه :|
+ یک سال هم زودتر از تاریخ عید و عروسی لباسمو بدم خیاط باز دو ساعت مونده به شروع عید یا عروسی لباسم حاضر میشه ! فردا عروسیه پسر داییمه , هنوز برا پرو لباسامم نرفتم
+ این عید یکی از بهترین عیدام بود شاید , استفاده کردم اخه رفتم عید دیدنی (قبلن نمیشد برم به هر طریقی)
+ ترسوی عقده ای
+ امیدوارم بچه ها هم گرگان قبول شن تا بیشتر ذوق داشته باشم برا شروع ترم !
+ چقد بزرگ شدن هیجان انگیزه , کارایی و انجام میدی که قبلا از پسشون بر نمیومدی =)) هرچند به همون اندازه سختی و اعصاب خوردیم داره
اینکه دونه دونه هدفاتو تیک بزنی هیجان انگیز ترین اتفاق زندگیه ^___^
خدایا شکرت
عاااخ امروز تولدته
چقد هیجان انگیز , نمیدونستم اصلا , بعد شیش هفت سال امروز متوجه شدم تولدت 25 شهریوره
هه هه چه باحاااااال , یه شادیه خاصی دارم که تو روز تولد خودم نداشتم xD
اگه میدونستم شاید یه سورپرایزی چیزی سر هم میکردم
senin bu doğun güzel gunün çok mutlu olsun
جــدیـدا خیلی بـه پوست صورتم حساسیت نشون میدم و مراقبت میکنم ازش
با حولـه خشکش نمیکنم :| فقط با دستمال کاغذی ، اونـم نه هر دستمال کاغذی که اکثرشونـم سرطان زاست ! جاست دایــلکس
تا حالا بـه این فکر نکرده بودم که پوســتم 20 سال دیگه چجوری میشه واسه همین گفـتم از همین الان مراقبش باشم تا بعدا مجبور نباشم بوتاکس کنم
یکی از ویــژنای لیـدر عزیــزمون که تیــک خورد :))
ایشالا مـام تا دو سـه سال آیــنده به همینـجا میرسیم ^^
ما ترکمنا معمولا گروه گروهیم
هر فک و فامیلی یه گروه بزرگیه واسه خودش , خواهر برادرای مامانم اینا با دختر پسرا و نوه هاشون هم گروه "یاپنگ" هارو تشکیل میدن ... موقع عروسیا و عید دیدنی و مراسما و جشنای دیگه هم باهم میشینن و میگن و میخندن
از قدیم الایام این اکیپا بوده و هست و بنظرم تنها اکیپی که از هم پاشیده همین اکیپ مامانم اینا "یاپنگ" هاست!
خواهر و برادرن باهم اما بیشتر ا زهر کس دیگه ای از هم دورن! منو مامانم خیلی تلاش کردیم دوباره باهم نزدیکشون کنیم اما بی فایده بود
کـاش یـوتـیوب همونطور که برا بقیه ی کشورا فیـ.ـلـتر نیست و پرسرعــته برا مام بود !!!
تلوزیون دوباره داره همه ی قسمتای فیلم fast and furious رو نشون میده
توی زبان اصلیش vin diesel صدای خشن و مردونه ای داره , تو دوبله صداش شبیه صدای مرغه :/ همین که صداشو شنیدم تی وی رو خاموش کردم.
در حوالی این شهر کوچک زن بیوه ای را میشناسم با سه فرزند قدو نیم قد که هر سه زیر 12 سال سن دارند
تلاش بی وقفه ی این چهار نفر برای اداره ی زندگی بدون مردشان این سوال را در ذهنم ایجاد کرد : چه چیزی یا کسی را باید از دست بدهیم تا ارزش زندگیمان را بدانیم ؟!
اوه شت ! عیز ایت واقعی ؟
وان عاو مای بست فرندز درخواست مهمانیش به دانشگاه ما تایید شد !
واقعا دوست دارم بدونم وقتی ادم به شدت ترسیده و بعدش خوشحال میشه شب چه خوابی میتونه ببینه D:
جملـاتی که وقتی فیلم ترسناک میبینم با خودم تکرار میکنم :
« نـــرووو نــرو دنبالش »
« لـامپـو روشن کن »
The Conjuring 2
بر اساس یـه داستان واقعی ساخته شده و اصلا توصیه نمیشه !!
عایــم فریــکـینگ اوت >_<
+ به صحنه ی وحشتناکش رسیده بودم داشتم با هول و ولا تماشا میکردم یهو مامانم عطسه کرد نزدیک بود لب تابو بجوعم از ترس!
+ تفاوتی که این فیلم با فیلم ترسناکای دیگه داره اینه که وقتی چیزی خود ب خود تکون میخوره فقط یه نفر نیست که ببینتش و بقیه فک کنن اون یه نفر توهم زده , همه میبینن , حتی پلیس !
وقتی فیلم تمام شد نوشت : عای کنت بیلیو ذت عای واچـید ذیس دم مووی ایـن وخت شب (00:45) اگه ساختـه ی تخیل بود انقد نمیترسیدم !! کل ماجرایی که تو این 2 ساعت دیدم بکار ، عکسایی از اتفاقات داستان واقعی که اخر فیلم نشون داد فریـکید می اوت !
و در اخر تشکر میکنم از بابام که هنوز نخوابیده و بیداره
صد در صد امشب خواب میبینم !! مطمئننا پست ـشو فردا اینجا میتونید بخونید اگه بیل واکینز منو نـکُـشه =|