روزی روزگاری بنده عزمم و جزم کردم که برم ارایشگاه و دستی به ابرو های خود بکشم ارایشگاه مورد نظر بستـه بود و ما برای اینکه ضایع نشیم به مسیر خود ادامه دادیم تا بلخره به یه ارایشگاهی برسیم .. به گح تریـنش که رسیدیم لبخند زنان وارد شدیم و بر روی مبل هایش که که هنگام نشستن در آن فرو میرفــتی مثلا نشستیم مکالمه ی بنده با خانم :
- دخترونه دیگه ؟
+ آررره آره نازکش نکنین
- فقط در حد تمیزی :)
+ بله :)
بعد از یـــــــــــــــک قرررررررن که تازه فقط یکی از ابرو هامو تموم کرد ، آینه داده بم میگه ببین خوبه ؟
دِ الان اگه تو روت بگم ریـدی فقط یه خط ابرو برا من گذاشتی چکاری از دستت بر میاددیگه کار از کار گذشته بود و من با صورتی قرمز به سوی خانه بازگشتم
وی تصمیم گرفت زیـن پس اصلا به آرایشگاه نرود ، خودش گل است
- Judy Hopps
- شنبه ۷ مرداد ۹۶
- ۱۴:۴۱