82

آخه یه کتاب چقد میتونه سخت و چرت و خر باشه ؟! والا بخدا یه حدی داره :|  برا خوندن یه کتاب سخت و چرت و خر , نباید حداقل یه روز فرجه میزاشتن؟! سرما که خوردم , جزوه ی اخلاقمو هم که تو خونه جا گذاشته بودم , از رو عکسای کج و کوله ای که ماندانا فرستاده بودم که به زور خوندم , تمام تشریحی ام که بود , از ساعت 14:30 تا 10:00 هم که برا خوندن یه کتاب سخت و چرت و خر وقت داشتم فقط , دیگه شرط اینکه هر کی معدلش بیشتر شه باید ببره بیرون چی بود ؟ :|  الان مبارزه باید سر ریدن به امتحانا باشه؟! هرکی بیشتر برینه برندس ؟ •__•

فرحناز به مامانش : ماماااااااان !!! ما خیلی الان لششششیم -__- چیکار کنیم؟؟! D: 

جواب کنکور ارشد اومده .. نمیدونم یا ملت خیلی زرنگ شدن یا کنکور خیلی اسون شده :| از هرکی میپرسیم رتبت چند شد میگه 7 ، 4 ، 41 , 1  •__• والا !! اون وقت ما سر امتحان پایان ترممون انقد ریدیم به خودمون -__-

  • Judy Hopps
  • سه شنبه ۲۵ خرداد ۹۵

81

زود عصبانی شدنم داره کار دستم میده , میترسم بلخره کاری کنم که دوستام دلخور شن ازم , نمیدونم برا چی هر حرفی رو یجور توهین تلقی میکنم و این باعث میشه عصبانی شم و جواب طرفمو "خیلی محکم و خورد کننده" بدم 

امروز همین برخورد و با دوتا از هم خوابگاهیام داشتم , یکیشون دوست صمیمیم بود اون یکی هم معمولی : دوست صمیمیه نشست جلوم خودشو مچاله کرد گف بیاااا بیاااا منو بزن D: اما دوست معمولیه با تیکه و کنایه حرف میزد و میگفت نمیبخشمت و اینا , برام مهم نبود ولی :| منتظر همچین روزی بودم که جوابشو بدم تا به خودش اجازه نده با هر لحنی و اصطلاحاتی که دلش خواست بام حرف بزنه 

باید سعی کنم مواقعی که عصبانی میشم حرف نزنم و سعی کنم بخندم و شوخی کنم درباره ی چیزای بی ربط اطراف .. تا حرفی زده نشه که دوستامو دلخور کنه ؛) سعیمو میکنم 

دیشب خیلی بچگانه منتظر یه اتفاق خوب بود م, تا خود صبح , حتی بعد از امتحانا , هنوزم منتظرم فقط کمی استرس گرفتم و نگرانم که برعکس نشه یه موقه , بشه یه ضدحال که برینه به کل امتحانام و روحیه ی خودم حتی 

سرما خوردم بلخره :| تمام تلاشمو دارم میکنم که تا بدتر نشده جلوشو بگیرم ! اما شدتش یکم بیشتره -__-

  • Judy Hopps
  • دوشنبه ۲۴ خرداد ۹۵

80

صدات بشدت آرامش دهندس , حداقل برا من اینجوریه , دوست دارم اون کلیپ کمتر از 15 ثانیه ایت تا ابد برام هی ریپیت بشه ,بدون اینکه مجبور شم بزنم رو صفحه ی گوشیم تا اسکرینش خاموش نشه 

میدونم نمیتونی بخونی اینارو , پ برا چی با دوم شخص مفرد دارم مینویسم ؟؟!!!!!!

کاش یسری چیزارو بفهمی,  کاش من میفهمیدم!  

#بلخره با خودسانسوری مقابله کردم =)) ولی خیلی وقت پیش باید میگفتم اینارو , چقد لفتش دادم, چند سال!!! 

  • Judy Hopps
  • شنبه ۲۲ خرداد ۹۵

79

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • Judy Hopps
  • يكشنبه ۱۶ خرداد ۹۵

78

قطعا شمام با جمله هایی مثل « ولم کرد چون یکی دیگه رو پیدا کرد » « ولم کرد چون قدرمو نمیدونست » « ولم کرد چون لاشی بود » و ... در فضای مجازی یا در دنیای واقعی برخورد کردین nerd lupine

یا حتی اصلا گویـنده ی اینجور جملات خودمون هم بودیم .. کسی چه میدونه thinking lupine

اما تا حالا با خودمون فکر کردیم که شاید مشکل از خودمون بوده ؟ بجا اینکه طرفمون و به فحش و نفرین بکشیم و شونصد تا __ ناله از خودمون در کنیم و فاز دپ برداریـم به این فکر کردیم که "کجای کارم اشتباه بوده؟"  ؟!

شاید یه رفـتاری یا حرکـتی از خودمون نشون دادیم که تحملش براشون سخت بوده !!

احتمال اینکه مشکل از طرفمون بوده یا خودمون پـنجا پـنجـاعه !! پس انقد راحت همدیگرو لـه نکنیم ، فکر کنیم و سعی کنیم دفه ی بعد بهتر عمل کنیم  wink lupine

  • Judy Hopps
  • جمعه ۱۴ خرداد ۹۵

77

میدونین چی خیلی لـجـدراره ؟؟؟ black eye2 smiley

ایــنکه شونصد قـرن تو کف دیدن یـه فیـلم باشی

بلــخره که تونـستی دانـلود کنی و ببـینی

متــوجه شی که مزخرف تریـن بوده computer tired smiley

# فیلم American Hustles 2013 منظورمه ، فک میکردم خیلی خوب باشه چون بردلی و جنیفر توش بازی کردن ، حالم از کاراکتری که بهشون دادن بهم خورد ، ازیـنجور شخصیتا متنفرم ، بجا اسکار و اینا باید جایزه ی بول شت ترین فیلم سال و میگرفت bored smiley پــُـــف !

+ وای این شکلک عاااااالـــــیه  ------> climbing smiley

+ امروز یـه کار جالب و اندکی بد کردم به هیــجـکی هم نمگم 

  • Judy Hopps
  • دوشنبه ۱۰ خرداد ۹۵

76

تو راه گرگان بودیم

بین مسیر مراوه تا کلاله ، جلوتر چند تا حیوون دیدم که داشتن میچریـدن

من : ای جوووونم اسسسب cute-red-crab

مامانم : اونا گاون ops-red-crab

  • Judy Hopps
  • پنجشنبه ۶ خرداد ۹۵

75

مطمئننا همه ی ما چه مردم نسل قدیم چه نسل جدید از عواقب «ازدواج فامیلی» مطلع هستیم ... پس چرا باید بچه هامونو بدبخت کنیم ، از یه زندگی سالم محروم کنیم ؟!

یچیزی به نام «آزمایش دادن» هم وجود داره که مشخص میکنه میتونین باهم ازدواج کنید ؟ ایا ازدواجتون عواقبی برای بچه هاتون داره یا نه !!

اما با این وجود باز هم یه عده هستن که حماقت میکنن و آینده ی فرزندانشونو ازشون میگیرن

حداقل اگه ازدواج کردین ، بچه دار نشین لطفا !

  • Judy Hopps
  • پنجشنبه ۶ خرداد ۹۵

74

وقتی یکی از دوستان نزدیکم مریض میشه اصلا نمیتونم ابراز احساسات کنم براش ... حتی نمیتونم تظاهر کنم که نگرانشم , چون معمولا نیستم , ازینکه نمیتونن از خودشون مراقبت کنن تا مریض نشن هم لجم میگیره , حتی ازینکه یه ذره تحمل ندارن و سریع آه و ناله میکنن هم لجم میگیره / فقط موقه ای که داداشام مریض میشن یا میرم پتو رو میکشم روشون , یا وقتی خوابن بهشون سر میزنم و نگاشون میکنم , یا اینکه اگه کاری داشتن انجام میدم سریع تند تند 

اعتقاد دارم یا باید تحمل کنن و ناله نکنن یا اگه نمیتونن سررریع همون موقه که حس کردن مریض شدن برن دکتر !! 

من خودم گزینه ی اول و انتخاب میکنم همیشه و اگه درحال مرگم باشم نمیرم دکتر 

بعدن نوشت : اگه بهترررررررررین دوستام مریض شن البته که نگرانشون میشم , اما بروز نمیدم

  • Judy Hopps
  • چهارشنبه ۵ خرداد ۹۵

73

با خودم گفته بودم این 4شنبه که میرم خونه جزوه ی ریاضی و معادلات دیفرانسیل و اخلاق و با خودم ببرم و بخونم ، 4شنبه که عصر رسیدم گفتم خستم از فردا ، 5 شنبه شد دیدم قسمتای جدید سریالایی که همیشه نگاه میکردم اومدن گفتم اینارو ببینم از فردا ، جمعه شد دیدم هنو سریالام تموم نشدن بلکه از هر کدوم یک قسمت دیگم اضافه شدن گفتم از فردا ، شنبه شد از خواب پا شدم دیدم ساعت 10ـه که  کارای شخصیمو انجام دادم موهامو درست کردم (ور رفتم در واقه) ساعت 12 شد ، دفـتر معادلاتمو برداشتم تا جزوه هایی که استاد تو چنل فرستاده بود و انتقال بدم به دفـترم دیدم نت قطه ، ریاضیمو باز کردم یه دو ساعتی تمرین کردم ، بعد همینجوری الکی رفتم پای کامپیوتر داداشم دیدم عه !! سه تا فیلم خوب داره ریختم تو فلاش و اومدم اتاقم و دفتر کتابامو جمع کردم و نشستم دیدمشون ^^ البته هنو یکی دیگش مونده ، قراره بعد ازینکه این پست و بزارم برم ببینمش 

خلاصه اینکه قرار بود 3 روزی درس بخونم و یه نصف روزی رو برا فیلم و سریالا اختصاص بدم .. یهو دیدم 3 روز برا فیلم و سریالا اختصاص داده شده و 2 ساعت برا درس و مشق

جایـزه ی بهتریـن برنامه ریـزی دنیا gooooooooes to مــــــــــهــــری

  • Judy Hopps
  • شنبه ۱ خرداد ۹۵

72

من موی بلــند میخــوام همـــین الــــــان تا هر چی رنگــه بمالم بش

  • Judy Hopps
  • جمعه ۳۱ ارديبهشت ۹۵

71

ساکت و آروم نشستم منتظرم حس درسم بیاد crazy monkey 078 معلوم نیس کجا رفـته ج.ن.د.ه خانوم crazy monkey 082(حس درس من مونـثه)

+ هورا دوباره دارم Avril گوش میدم crazy monkey 136

  • Judy Hopps
  • جمعه ۳۱ ارديبهشت ۹۵

70

چــــلام Arabic Veil

بعد از قرنی ما آمده ایــم پشت میزمان و اهنگ «ساقیا» از ساسی مانکن (برام سواله چرا به خودش لقب مانکن داده) را پلی کردندی

+ اوه ، لب تابم چه صدای وحشت ناکی از خودش به در کرد طفلک ! از دست ما آسایش ندارد

+ این روز ها به دانشگاهمان علاقه مند شده ایم شهری که در آن مشغول به تحصیل میباشیم و نیز هم کلاسی هایمان قابل تحمل و بهتر بنظر میرسند شاید برای این است که بدتر از این هارا دیده ایم Walking the Dog

+ دیشب و امروز مراسم بزرگداشت مختوم قلی بود و مردم ترکمن به انجا رفته بودند از جمله ننه بابا و داداش من ... ننه جان تعریف میکنند که پسر ها انجا را ترکانده اند طبق معمول خیلی هم شلوغ و گرد و خاک شده است .. خوشحالم نمی دانم چرا

  • Judy Hopps
  • جمعه ۳۱ ارديبهشت ۹۵

69

راننده ای که حین رانندگی کلش بازی کنه و هم زمان اسه مسای دوتا گوشیشو چک کنه و جواب بده راننده نیست ک ... نمیدونم چیه D: در حال برگشت از بویین زهرا به تهران و بعدشم گرگانم ^^ این پست و از نزدیکای شهریار براتون میزارم D:

 

شنبه 25 اردیبهشت 95

  • Judy Hopps
  • چهارشنبه ۲۹ ارديبهشت ۹۵

68

باورم نمیشه امشب و دارم تو خوابگاه بویین زهرا میگذرونم ^_^ امروز چه لحظه های شیرینی داشتم رسیدن به تهران , سوار بی عار تی شدن , دیدن دوباره ی کل مسیری که قبلن طی میکردم , میدون ازادی , ایستگاه بویین زهرا , شهریار و اشتهارد , تابلوعه بویین زهرا , تابلوعه به طرف " مرکز شهر" , نم نم بارون , نگاه مردم بویین زهرا , رد شدن از روبه روی دانشگاااااااه , بلوار , مغازه ی بغل خوابگاه , زنگ ایفون خوابگاه , طبقه چهار , اتااااااق قبلیمون ^__^ تختامون همه ی اینا برام اونقد شیرین و هیجان انگیز بود که واقعا تو یه حال دیگه بودم فردا که قراره یکم تو شهر دور دور کنیم و پس فردا که قراره به دانشگاه سر بزنم حتی شیرین ترم میشه دلم نمیخواد این لحظات تموم شن >_< دلم نمیخواد

پنج شنبه 23 اردیبهشت 1395

  • Judy Hopps
  • چهارشنبه ۲۹ ارديبهشت ۹۵
آخرین مطالب