نمیدونم فهمیدین حوصله ندارم یا بیشتر توضیح بدم ؟
- Judy Hopps
- پنجشنبه ۲۶ مرداد ۹۶
داشتم یه فیلم از مهمونی ـه بعد از تموم شدن ـه اول دبیرستانم ـو میدیدم :|
چـــــــــقـــــــــــدررررر لاغــــــر و چوب کــــــــــبـــریــت بودم :|
سهیـــلا از من بدتـر :| باز وزنش بیشتر بود ولی لاغر تر از من نشون میداد :|
الان خیلی خوبم فک کنم :|
بسم الله :|
این عکس هوای دو روز پیش ـمون بود
27 درجه ^^
عالی تریـن هوایی که میتونستیم 10 مرداد داشته باشیم
عکاس بر روی بالکن نشسته :)
روزی روزگاری بنده عزمم و جزم کردم که برم ارایشگاه و دستی به ابرو های خود بکشم ارایشگاه مورد نظر بستـه بود و ما برای اینکه ضایع نشیم به مسیر خود ادامه دادیم تا بلخره به یه ارایشگاهی برسیم .. به گح تریـنش که رسیدیم لبخند زنان وارد شدیم و بر روی مبل هایش که که هنگام نشستن در آن فرو میرفــتی مثلا نشستیم مکالمه ی بنده با خانم :
- دخترونه دیگه ؟
+ آررره آره نازکش نکنین
- فقط در حد تمیزی :)
+ بله :)
بعد از یـــــــــــــــک قرررررررن که تازه فقط یکی از ابرو هامو تموم کرد ، آینه داده بم میگه ببین خوبه ؟
دِ الان اگه تو روت بگم ریـدی فقط یه خط ابرو برا من گذاشتی چکاری از دستت بر میاد8 مرداد 1395 : ملت اینجا این روزا به طرز فجیع و زیبایی شادن :)) تعطیلاته و کلی عروسی .. صدای جیغ و فریاد و بوووق بوووقاشون میاد :)) خیلیم عالی
2 مرداد 1396 : ملت همه افسردگی گرفتن :|
قراره امشب با عزیزتریــن کس تو زندگیم که شیش هفت سال کنارم بود و غم و شادی ـامو باهاش شریک بودم و جیکش در نیومد برای همیشه خدافظی کنم ! امیدوارم یـه بهترشو بتونم پیدا کنم
#دفــترخاطراتم
من نمیتونم از تلگرام یا اینستگرم برم
وجود اونو هم نمیتونم تحمل کنم
در نتیجه برای نجات خودمم که شده میخوام ازش تقاضای بلاک کنم -_-
مراسم اختتامیه هفتمین مسابقه ملی فناوری نانو
دانشگاه صنعتی شریف
تهران
با حضور رضا و علی و زهرا
اون وقت من دارم چیکار میکنم ؟
فک کنم حالا دیگه درک کنین چقد احساس یوزلسی میکنم !
ر.ز.پ و ع.پ رفتن تهران
برام عجیب بود که این موقه از ماه و سال اونجا چیکار میکنن
ز.ح هم تهران بود
احتمالا همشون باهم بودن
" تهران لازمه ، نیازه "
تازه میفهمم اینو
I'm done with caring