۳ مطلب در فروردين ۱۳۹۸ ثبت شده است

550

تنها اتفاق خوشحال کننده ای که تو این مدت اخیر داشتم آنبلاک شدن توسط رضوان بود

انقدددددددددددددددددر دلم براش تنگ شده انقددددددر دلم میخواد محکم بغلش کنم که همین الان با فک کردن بش دارم اشک میریزم :)


یادمه یبار گفت : مهری میشه منو اندازه حانیه دوست دشته باشی ؟ 

من انقد عوضی بودم که گفتم : خب فرق دارین باهم 

ذلم میخواد بش بگم بیشتر از هر کس دیگه ای دوسش دارم >_<

  • Judy Hopps
  • پنجشنبه ۲۹ فروردين ۹۸

549

خودم گند زدم به خودم 

فک کردم خیلی قوی ام ، خیلی دوستم دارن ، خیلی همه چی گل و بلبله ، خیلی آسونه ، خیلی شادی ـه :| 

ولی 

خیلی هنوز ضعیفم ، اونقدی که من دوسشون دارم دوسم ندارن ، همه چی افتضاحه ، خیلی سخته ، خیلی غمگینم 


یا کاش اونقد از وصال نا امید بودم که همون دفه اول تموم میکردم همه چیو ، یا اونقد امید داشتم و انقد نمیریدم به بچه -_- بیشترین ضربرو خودم به خودم زدم ! کاش میتونستم حس عذرخواهی و دوست داشتن زیادی که دارمو بهش منتقل کنم که بتونه منو بفهمه -_- عاااااااااای 

من خیلی غصه دارررررم ... 

وقتی به این فک میکنم که هنوز اول راهه .. قراره تو زندگیت کلی ازینا داشته باشی ! قلبم درد میگیره و دلم میخواد از همین الان بخوابم و بیدار نشم دیگه 


#wolfun

  • Judy Hopps
  • پنجشنبه ۲۹ فروردين ۹۸

548

ینی تو فک کن من تو این سیل و طوفان و دیگر بلایای طبیعی ... پاشدم رفتم قم بدون اینکه به کسی بگم :))

الانم خیلی صحیح و سالم و شیک و پیک و شکلاتی تو راه خونم :)) 

  • Judy Hopps
  • پنجشنبه ۱۵ فروردين ۹۸
آخرین مطالب