۵۴ مطلب در تیر ۱۳۹۵ ثبت شده است

142 وات ذ

دوست دارم نجاری یاد بگیرم  

یه دوست داشتم تو اینجور مواقع میگفت : ای الچک سنه مهری 

  • Judy Hopps
  • پنجشنبه ۳۱ تیر ۹۵

141 هیتفول

عایا برای شما هم اینستگرم جذابیت خود را از دست داده یا فقط برای من اینطور است ؟! 

+ چقدددددد هوا گرم و غیرقابل تحمله ://  بی صبرانه منتظر پاییز و زمستونم !

  • Judy Hopps
  • پنجشنبه ۳۱ تیر ۹۵

140 دوستای مجازی

دوستــیه مجازیــه منـو فرشتـه بـه مرحـله ای رسیده بود که قرار میزاشتیم فیلمی که چند شب ـه دیگه شبکه نمایش ساعت 11 شب پخش میکنه رو باهم ببینیم :)) فیلم ـه ریــنگ

و تمـام سکانس های فیلم ـو که در حال پخش ـه رو تو اسـه مس یا پی ام برا هم شرح بدیــم D:  مثلا

فری : وااااااای این جاشو نمیتونم ببینم خیلی ترسناکه >_<

من : نـــــــــــــه ببین ببـــــین الان دخــــتره از کف زمیــن میــزنه بیرون میگه عاااااا عاااا  D:

حــتی هنگام پخش زنــده ی بازی های والیبال یا جام جهانی فوتبال باز انلاین تمام حرکــتاشونو برا همدیگه میگفتیم D:  مثـلا :

فری : واااااااااااااااای سعیــد چه هاااااات پاس داد وااای جیگرررر

من : دیدی اونجاشو که فرهاد افتاد لنگاش رفت هوا ؟ :| چه بی ادب و زشت :| مربـی ـه گفت ف** دیدی ؟ لب خونی کردم D:

فری : اون تماشاچیــه چه عن بود جلو صورتشو گرفت :/

یادش بخیر

  • Judy Hopps
  • چهارشنبه ۳۰ تیر ۹۵

139 qoute

صبر کردن انـتخـاب نیست ، اجــبار ـه

  • Judy Hopps
  • چهارشنبه ۳۰ تیر ۹۵

138 احکام

وقــتی با دیــدن یک سریـال به شدت فوق العاده شروع به خیــال پردازی کنیــد و فـاز دپ برداریــد عایــا عرفـا و شرعا و قانــونـا مجاز است ادامه ی سریــال را بـیــنــید ؟؟

یــا حــتی به آهــنگ های دانلود شده از مــتن سریــال گوش دهــید ؟؟

  • Judy Hopps
  • چهارشنبه ۳۰ تیر ۹۵

137 واقعا من چرا خواهر ندارم

چقد همه چی خوب و باحال میشد اگه من یه خواهر داشتم , خواهری که حدودا یک و نیم سال از من کوچیک تر بود :)) متولد 77ی مثلا :)) انقد میزدمش تا بمیره ^^ کلا خیلی باحاله یه شخصی شبیه به خودت , شبیه شخصیت خودت داشته باشی .. کارایی که برا تو جالبه برا اونم جالب باشه ... کلا ادم پایه ای باشه در هرکاری ^_^ 

اینکه خودت یه خواهر باشی هم خیلی باحاله , ازینکه من دخترم و خواهر دوتا داداشامم خوش حالم , خیلیم دوست دارم کسایی که خواهر ندارن منو خواهر خودشون بدونن ^^ چه پسر چه دختر

  • Judy Hopps
  • سه شنبه ۲۹ تیر ۹۵

136 یکی از خوشمزگیای داداشم

منصور با دیدن عکسم روی کارت عضویت کتابخونه : 

عیح اینوD: شبیه خاله قزی شده D:

# قزی قظی قضی قذی غزی غظی غضی غذی  :|  

# خیلی میترسم ازینکه منصور ازدواج کنه یروز -__- اگه منصور ازدواج کنه پس ینی ..... -__-

  • Judy Hopps
  • سه شنبه ۲۹ تیر ۹۵

135 is it even possible ?

hate nights   :/

  • Judy Hopps
  • دوشنبه ۲۸ تیر ۹۵

134 ینی باید قورتش داد

یه مکالمه ی عالی با دختر خاله جونم اسیه که چار پنج سالشه 

اسیه : ماتیک زدی ؟ 

من : عاره خیلی کوچوووووولو 

اسیه : مامانت برات زد ؟ 

 وااااای ینی میخواستم همونجا قووووورتش بدم ^_^ 

  • Judy Hopps
  • دوشنبه ۲۸ تیر ۹۵

133 ماجراهای رانندگیه من

عاغـو دیـشب مـا رفـتیم خونه خـالم ایـنا بعد ساعــتای 1 کـه داشتیم بر میگشتیم خونه بابا گفت بشین ـم پشت فرمون wow2 onion head این دفه ماشیـن سفیدمون بود ... خوب بود یـسری چیــزارو یاد گرفــتم ! تا اینکه به مرحلــه ی آموزش دور زدن رسیدیم sweetdrop onion head یکی نیست بگه آخه پدر من ساعت از 1 شب گذشــته میخوای یاد بدی حداقل بـبر یــجای بــاز و بدون موانع ، نه دقیقا در محل حادثه و پر پــیــچ و خــم و یــه طرف دره :| بــه همین سوی چراغ قســم قلبــم اومده بود تو حلقم >_< همش حس میکردم روح اون شخص کشــته شده همون اطرافــه ! بــعدم من اصلا در جریــان نبودم که قراره دور بزنــم confused onion head بابام یــاد میداد میگفت : این کنار ترمز کن  ، چون یکم جلو تر از محل نشان داده شده ترمز شد بابام گفت : یکم بگیر دنده عقب ! از اونجایی که من درجریان یاد گرفـتن دور زدن نبودم عـین اسگل ـا رفتار میکردم evil smile onion head صدای پـچ پــچ ـه مامانم هم میومد که داشت دعا میکرد :||||  بـعد یـه خواهش از طراحان و سازندگان خودرو دارم : چــند تا قابلیت های ماشین و تو یـه قسمت قرار ندیـن لطفا :| بابام گفت نور بالا بزن ! دســتم به همه چیـش خورد الــا همون نور بالا :| آخــرش گفت ولــش کن ایــن باشه یروز دیگه waiting onion head بعد تـو یــه مسیر دیگه (سمت قبرستون و اینا) دوتـا سگ بود ! (من از سگ نمیترسم زیاد) بعد شاد و خوشحال داشتم آروم میومدم happy onion headکه این دوتا عــن پارس کنــان حمله ور شدن :/ از ترس اینــکه ممکنه از تو شیشه بــپـرن داخل ماشین گــــاز دادم ، از آیــنه بغل هم که قیافه ی عــنــیشون رو می دیدم که نــزدیک تر و نزدیک تر میشدن هول شدم و به جلو توجه نمیکردم :| در اون مکـان و زمــان اندکی مورد خشم و غضب و پـدر و مادر قرار گرفــتم pointing onion head بابا میگه تو به سگا چیکار داری ، ببخشیـــــــــــــد که ممکنه وحشی گــری کنن و از شیشه مــنو تیکه پـــاره کنن :/  مامانــم اونجــا ترسید و عصبانی شد خونه که اومدیم کر کر میخندید و برا بقیه تعریف میکرد :|

و در آخــر که قشنگ بــه گــح خوری افتاده بودم و تمام بدنــم داشت میــلرزیـد و به قول گفتــنی " عاق سامان " شده بودم .. بابام : افــرین بــرای بار دوم خیلی خوب بود :)))

من : depressed1 onion head

  • Judy Hopps
  • دوشنبه ۲۸ تیر ۹۵

132 stupid challenge

چالــشی که توسط دوستم عاطفه جان دعوت شدم و اصرار داشتن انجام بدم ، از اونجایی که علاقه ای ندارم افرادی که مرا دقیق نمیشناسند در اینستاگرام این را ببینند و لایک کنند گفتم اینجا بنویسم !

+ متولد چه ماهی هستی ؟ آذر 

+ احساساتـت در چه حدی ـه ؟ نرمال رو به کـم

+ از چه چیزی پشیمونی ؟ از دست دادن یه شخص مهم / اعتماد به افراد اشتباه

+ تــرسویی ؟ بــله -__-

+ تـا حالا عاشق شدی ؟ نـه ، فقط عاشق همسرم میشم

+ بزرگ ترین ترس زندگیت ؟ اون آدمی که میخوام نباشم

+ می تونی دقیق کسایی که دوسشون داری و بگی ؟ عاره

+ میتونی بگذری از کسایی که دوسشون داری و بت خوبی کردن ؟ البته که نـه  :|

+ بیماری عی داری ؟ نــه

+ کسی هست که عاشقت باشه ؟ چـمیدونم نــه

+ کی دلگرمت میکنه ؟ دوستـام

+ تا حالــا به دوستات دروغ گفــتی ؟ -___-

+ تـا حالا کاری شبــیه دزدی کردی ؟ عاره ، اولین وبلاگی که داشتم چند تا از پستاشو از سایتای دیگه گرفتم

+ بین عشقـت و خونوادت کدومو انتخاب میکنی ؟ بستگی داره

+ کسی اشکتو در میاره ؟ اوهوم

+ میتونی عوض شی ؟ عاااره ^^

+ چی آرومت میکنه ؟ دیدن موفقیت کسایی که الگوم هستن ! باعث میشه شرایطی که توش قرار دارم و فراموش کنم و رو هدف و موفقیت تمرکز کنم

+ از کی مـتـنفری ؟ از هیچکی ولی ممکنه از دست یه کسایی ناراحت باشم

+ انتقام میگیری ؟  از اونجایی که فعل بکار رفته شده ماضی نیست ، نـه

اگه دوست داشتین شمام انجام بدین خوشحال میشم بخونم ^^

  • Judy Hopps
  • يكشنبه ۲۷ تیر ۹۵

131 این همه شاددددی

عاغا ما خیلی خوشحال می باشیم

اصــــــن خیــــــــلی خوشحال می باشیم

مـا الـان فـوران شادی می باشیم

مـا الــان آتـش فشان ذوق و شادی و ... می باشیم

 

عاغا ما الــان شاهــد پست جـدید کـراش گــرام(حتی چیزی فراتر از کراش) می باشیم من به فـدای تو که انقــد اهنگ ـهای زیبا گوش میدهی و در پاسی از شب میزنــی بیرون و برای خودت گشت و گذار میکنی

عاغا ما غشششششششــشششششــشششششششش

پی.اس : از زوج های عزیـز خواهشمندم هنگاهیکه کسی در حضور شماست بعضی از رفتار های زناشویی ـتان را برای وقتی بگذراید که تنها هستید .. ممکن است شخصی که در حضور شماست معذب شود و از خجالت رفتارتان آب شود -__- با تشکر

پی.اس : عایا تا بحال با یک اهنگ خیلی غمگین احساس شادی و سرزندگی کرده اید ؟ من عاری ^^

  • Judy Hopps
  • يكشنبه ۲۷ تیر ۹۵

130 نه ندارد

گــاهـی آدم از زبــان نفـهمی ـه یک سری بزرگ تـر ها هم حرصــش میگیــرد ولـی چه میشود کرد ، زبـان نفهمی که شاخ و دم ندارد !

نکــته ی اخلاقــی : کـاری که قصد انجامش رو دارید و برا هرکسی توضیح ندهید

  • Judy Hopps
  • شنبه ۲۶ تیر ۹۵

129 عای لاو مای دریمز

دیـشب خواب دیــدم که یــه سـری آدم بـد ـا حـملـه میکنـن و من و چـند نفــر دیــگه یـه گروه بــرا مـبارزه با ایـن افراد ـیم boxing smiley :)) خیـلی خـفن بود کلــی تـفنگ گرفـتیم دستــمون ^^ تــار تــار تــار تــار میــکشـیم همشونـو :))  مــن خودم شخصا حدود 3 بــار کشــتـه شدم down smiley :)) ولــی چــون خواب بود نمیــمردم ! یـعنی مــنو میکشتــن بعد میفــتادم زمین حس میکردم مــردم ولی چشــام تکون میخــورد بعــد یــهـو بلند میشـدم و غافلگیرشون میکردم و از دستشون فرار میکردیم bat smiley :)) تو مورد بعدی که چاقو خوردم و افتادم با خودم گفتم این دفه دیگه حتمن مــردم :| بعد فک کنم یکی دستمو گرفته بود :/ یکی از اون آدم بد ـا بعد هی قلقلکم میومد :| بعد یه ذره که دستم تکون خورد این فهمید من زندم بقیه رو صدا کرد و اینا بعد نمیدونم یجوری در رفتـم ! شایدم باز مـردم دقیق یادم نیست :)) خوش گذشت دوست داشتم ^^

# دریــمیـنگ

  • Judy Hopps
  • شنبه ۲۶ تیر ۹۵

128 چه عنوانی اخه اه

حوصلم که سر میره دوست دارم یا همه چیو نابود کنم یا همرو بلاک کنم  الان کلیک کردم رو س.ر که اصلا چرا تو اینستگرم دارمش ؟!  

+ اخه کدووووم کلاسی تو تابستون ساعت 2 بعد از ظهر برگذار میشه  !! :/  

+ اونقد کلافم که حتی پــرز های فرش هم اذیــتم میکنن  :/

+ به یــاد قدیــما قالب عوض کردم ^^ یـاد الهه افتادم که همیشه ازیــن ـا میزاشت :)

+ برای داشتن یه زندگیه بهتر , عشق و محبت ر وجایگزین نفرت و کینه بکنیم !

  • Judy Hopps
  • جمعه ۲۵ تیر ۹۵
آخرین مطالب