تنها اتفاق خوشحال کننده ای که تو این مدت اخیر داشتم آنبلاک شدن توسط رضوان بود

انقدددددددددددددددددر دلم براش تنگ شده انقددددددر دلم میخواد محکم بغلش کنم که همین الان با فک کردن بش دارم اشک میریزم :)


یادمه یبار گفت : مهری میشه منو اندازه حانیه دوست دشته باشی ؟ 

من انقد عوضی بودم که گفتم : خب فرق دارین باهم 

ذلم میخواد بش بگم بیشتر از هر کس دیگه ای دوسش دارم >_<