کل تابستون و هیچکار نکردم از این چند روز باقی مونده دارم نهایت استفاده رو میکنم فقط برا خواب میام خونه :| 

+ یک سال هم زودتر از تاریخ عید و عروسی لباسمو بدم خیاط باز دو ساعت مونده به شروع عید یا عروسی لباسم حاضر میشه ! فردا عروسیه پسر داییمه , هنوز برا پرو لباسامم نرفتم 

+ این عید یکی از بهترین عیدام بود شاید , استفاده کردم اخه رفتم عید دیدنی (قبلن نمیشد برم به هر طریقی) 

+ ترسوی عقده ای 

+ امیدوارم بچه ها هم گرگان قبول شن تا بیشتر ذوق داشته باشم برا شروع ترم ! 

+ چقد بزرگ شدن هیجان انگیزه , کارایی و انجام میدی که قبلا از پسشون بر نمیومدی =)) هرچند به همون اندازه سختی و اعصاب خوردیم داره 

اینکه دونه دونه هدفاتو تیک بزنی هیجان انگیز ترین اتفاق زندگیه ^___^ 

خدایا شکرت