میدونین چی خیلی لجدراره 
اینکه یکی بیاد رو به روت و زل بزنه بهت :| 
و دور و بر من پره ازین آدما 
رو تخت دراز کشیدم و دارم با گوشیم بازی میکنم ، بابام بدون هیچ دلیلی اومده تو اتاقم و نیم ساعت همینطووورری بهم زل زده :|  دو عای سِی سام ثینگ ؟ :| منم بی توجه مشغول با گوشی :| 

یار عزیز هم همینجوریه .. یهو برمیگردی نگاش میکنی میبینی بت زل زده :|||| من : وااات؟ :/  هیم : ناثینگ ؛)  و به پشمشه که من فمیدم داشت نگام میکرد