خب خب 

یادتونه میگفتم دلم برا رضوان تنگ شده و ازین خزعبلات 

الان کاملا بیخیالش شدم و اصلا دلم دیگه براش تنگ نیست و راستش به یه ورم ـه 

عاغا ناموسا من یه زمانی فک میکردم اصلا نمیتونم از دوستام بگذرم 

حتی اگه ناراحتم کنن 

ولی اینجوری نبوده 

نه تنها میتونم از خیرشون بگذرم 

بلکه حتی دلم هم براشون تنگ نمیشه :| نات ایون عه لیتل بیت 


اینجوری نمیشه گفت که من خیلی بیشور و بی احساسم .. اتفاقا خیلیم نرمالم .. هرکسی وقتی یکی ناراحتش میکنه و اون دوستی تموم میشه ، میتونه بیخیال شه .

فک کنم این خصلتو از صالح نیا گرفتم ... ینی این پسر با یکی اگه تموم کنه ، دیگهههههههههه تموم کرده ! و اصلا بش فکرم نمیکنه 

من همش میگفتم واااای چجوری میتونی >_<