اونجوری  که برنامه ریخته بودم پیش نرفت و همه چی بهم ریخت و من الان با کوله باری از استرس و نگرانی دارم تایپ میکنم 
اصلا نمیدونم چه راه حلی پیدا کنم 
هر راهی و میخوام امتحان کنم میبینم یجاش میلنگه 
حالا تو این هیرو ویری نگرانیه اینکه ایا صالح نیا رو خواهم دید یا نه که انداخته بودمش عقب و میگفتم سر این بعدا سر فرصت نگران میشم هم اومد وسط و شد قوزه بالا قوز و نگرانیامو چن برابر کرد 
من همیشه ادم امیدواری بودم ولی الان نمیتونم خودمو گول بزنم حس میکنم