از اونجایی که تصمیم گرفته بودم دیگه دروغ نگم حتی اگه به ضررم باشه یه سری ـا ازم سوال که میپرسن و منم جواب میدم انقد مسخره بازی درمیارن و تا بهشون دروغ نگی ولت نمیکنن :/  یه نمونه :

دوستم : بیا خونمون

من : نمیتونم ، مامانم اجازه نداد

دوستم : الــکی ، برو بابا

: |

برا اینکه زیاد ناراحت نشه خواستم بگم نمیتونم بیام یکاری واسم پیشم اومد ، یا دارم میرم جایی اما یادم افتاد که چه قراری با خودم گذاشته بودم و راستشو گفتم ... اونم جوابش :|

ولـش :)) به مرور زمان عادی میشه ^^

پی.اس1 : بـــاز صدام در نمیاد

پی.اس2 : عنوان وبلاگو عوض کردم ^^ لی لی لی